x
صفحه ی نخست
پست الکترونیک
تماس با ما
آرشیو مطالب
لینك rss
نسخه موبایل
برچسب ها
گریه بودم , شهید محمدباقر وزارتی : از اختلاف بپرهیزید و همیشه حقیقت جو باشید , همسرم ! راه خدا را انتخاب کن , آری آری چنین است ای برادر روزی مغرور می شدی به مقام و روزی مغرور , خنده شدم… دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم , فرازی از وصیت نامه شهید سید محمد جعفر هاشمی گلپایگانی , سلام! سلامی به گرمی دوست داشتن ها و به صفای مهر و وفای بسیجیان , قسمتی از وصیتنامه سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی , پدر و مادر عزیزم , شهید حسین برهانی : رسالتتان را كه پاسداری از خون شهیدان است انجا ,
امام خمینی و مسأله جنگ و صلح در طول هشت سال دفاع مقدس
مهمترین کتابها در باره نقش رهبری حضرت امام خمینی(ره) در دفاع مقدس
نقش رهبری امام (ره) درجنگ تحمیلی
انواع سلاح های شیمیایی
سلاحهای شیمیایی و میکروبی
زندگی نامه شهید عبدالرضا استیری….
وصیت نامه شهید سید حبیب صادقی
وصیت نامه یک شهید گمنام
وصیتنامه شهید علی تکلو
وصیت نامه شهید 12 ساله
وصیت نامه شهیداحمداقاجانی یزدآبادی
وصیت نامه سردار شهید علی یغمائی
وصیت نامه شهید منصور نظریه ایثارگری که در اسپانیا به شهادت رسید
وصیت نامه پاسدار شهید مسعود نیک کرد
وصیت نامه شهید محمود دولتی
وصیت نامه شهید احمد اسماعیل تبار
تاریخ : دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 نویسنده : شهید طیبی
شهید احمد اسماعیل تبار
استان مازندران > شهرستان بابل
وصیت نامه
«روحانی شهید: احمد اسماعیل تبار» با درود و سلام بر رادمرد انسانیت و مشعلدار هدایت، نخستین پرچمدار عدل و عدالت، حجه بن الحسن العسگری-عجل الله تعالی فرجه- و سلام بر نائب برحقش، پیر جماران، زاده زهرا-سلام الله علیها-، بت شكن دوران و ابراهیم زمان، درهم كوبندة مستكبرین جهان و كلمة محبوب قرن. خدایا! به محمد-صلی الله علیه و آله- بگو كه پیروانش حماسه آفریدند و به علی-علیه السلام- بگو كه شیعیانش قیامت برپا كردند و به امامحسین-علیه السلام- بگو كه خونش هنوز در رگها میجوشد؛ بگو از آن خونها، سرها روییده؛ ظالمان سرها را بریدند ولی باز هم سرها روئیده. خدایا! توفیقم ده كه دلم محل معرفت تو باشد و در اجرای فرمان تو ثابت قدم باشم. خدایا! من تو را میطلبم. ای معبودم و ای معشوقم! كمكم كن كه در هنگام نبرد، با دلی قوی نبرد كنم. خدایا! مگر غیر از این است كه بدن ما برای مردن آفریده شده؛ پس دوست دارم كه بدنم طوری قطعه قطعه شود و بدنی برای من باقی نماند تا اینكه قسمتی از زمینی را به عنوان قبر اشغال كنم كه بعدها بگویند، او در راه خدا كشته شده است. دوست دارم كه برای همیشه مفقودالجسد بمانم، مثل خیلی از مفقود الجسدها، مثل بی بی دو عالم، فاطمه – سلام الله علیها- که بعد از گذشت بیش از سیزده قرن هنوز قبری ندارد و مفقود الجسد است. خدایا! افسوس که در عمرم طوری عمل نکردم که شیعه علی –علیه السلام- عمل می کند و طوری زندگی نکردم که امت محمد – صلی الله علیه و آله- زندگی می کنند و طوری وظایفم را انجام ندادم که سرباز امام زمان –
شهید احمد اسماعیل تبار
استان مازندران > شهرستان بابل
وصیت نامه
«روحانی شهید: احمد اسماعیل تبار» با درود و سلام بر رادمرد انسانیت و مشعلدار هدایت، نخستین پرچمدار عدل و عدالت، حجه بن الحسن العسگری-عجل الله تعالی فرجه- و سلام بر نائب برحقش، پیر جماران، زاده زهرا-سلام الله علیها-، بت شكن دوران و ابراهیم زمان، درهم كوبندة مستكبرین جهان و كلمة محبوب قرن. خدایا! به محمد-صلی الله علیه و آله- بگو كه پیروانش حماسه آفریدند و به علی-علیه السلام- بگو كه شیعیانش قیامت برپا كردند و به امامحسین-علیه السلام- بگو كه خونش هنوز در رگها میجوشد؛ بگو از آن خونها، سرها روییده؛ ظالمان سرها را بریدند ولی باز هم سرها روئیده. خدایا! توفیقم ده كه دلم محل معرفت تو باشد و در اجرای فرمان تو ثابت قدم باشم. خدایا! من تو را میطلبم. ای معبودم و ای معشوقم! كمكم كن كه در هنگام نبرد، با دلی قوی نبرد كنم. خدایا! مگر غیر از این است كه بدن ما برای مردن آفریده شده؛ پس دوست دارم كه بدنم طوری قطعه قطعه شود و بدنی برای من باقی نماند تا اینكه قسمتی از زمینی را به عنوان قبر اشغال كنم كه بعدها بگویند، او در راه خدا كشته شده است. دوست دارم كه برای همیشه مفقودالجسد بمانم، مثل خیلی از مفقود الجسدها، مثل بی بی دو عالم، فاطمه – سلام الله علیها- که بعد از گذشت بیش از سیزده قرن هنوز قبری ندارد و مفقود الجسد است. خدایا! افسوس که در عمرم طوری عمل نکردم که شیعه علی –علیه السلام- عمل می کند و طوری زندگی نکردم که امت محمد – صلی الله علیه و آله- زندگی می کنند و طوری وظایفم را انجام ندادم که سرباز امام زمان – عجل الله تعالی فرجه- انجام می دهد. خدایا! می خواهم به سوی تو بیایم، اما می بینم چیزی ندارم؛ به گذشته خود می نگرم که جز کوله باری از گناه و معصیت و نافرمانی تو چیز دیگری ندارم . . . خدایا! میخواهم پرنده باشم، مثل پرندهای كه پس از چندین سال ماندن در قفس، آزاد میشود. پرواز كنم به سوی معشوقی كه دوست دارم به عشق او ذوب شوم، اما سنگینی گناهانم دیگر قوت از پر و بالم گرفته و نمیتوانم پرواز كنم. اما فقط با [امید] عفو و بخشش تو رو به سوی درگاهت آوردم؛ به امیدی كه جایم دهی. اما شهادت نامهام: (چون من مال و ثروتی نیاندوختم که بتوانم به شما وصیت کنم) «لااله الا الله حقاً حقاً، لااله الاالله ایماناً و تصدیقاً، لااله الاالله عبودیة و رقا سجدتك یا رب تعبداً ورقاً، لا مستكبراً و لامستكفاً بل أنا عبدٌ ذلیلٌ خائفٌ مستجیر». جز خدایی كه بر حق است، معبودی نیست؛ غیر از خداوندی كه از روی حقیقت، ایمان و تصدیق دارم معبودی نیست؛ جز خدایی كه پرستش میكنم و بنده او هستم معبودی نیست. پروردگارا! تو را برای پرستش و به جهت بندگی سجده میكنم. تكبر و استنكاف از بندگی تو ندارم؛ بلكه من بندة خائف از عذاب، به تو پناه میبرم و شهادت میدهم كه حضرتمحمد-صلی الله علیه و آله- آخرین فرستادة بر حق تو است. شهادت می دهم که دوازده فرزند او از علی مظلوم –علیه السلام- تا به مهدی منتظر-عجل الله تعالی فرجه- جانشینان بر حقش هستند که صاحب الامر با آمدنش جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. اما درباره حوزه؛ حوزه ای که تمام مسؤولیت های اسلام بر گردن او است؛ حوزه ای که تا به حال تنها ارگانی بوده که توانسته اسلام را صحیح و سالم به دست ما برساند؛ حوزه ای که شهید مدرس، آیت الله کاشانی و آخوند خراسانی –رحمه الله علیهم- را تحویل جامعه داد. بله، حوزه این گونه افراد را تحویل داد، اما این ها را خارجی گفتند. آری، این ها خارجی بودند مانند امامشان حسین بن علی – علیه السلام- که سرش روی نیزه قرآن می خواند. بله، حوزه ای که امام را تحویل داد؛ رهبری که به ما درس شجاعت و شهادت آموخت و به ما یاد داد که چگونه مبارزه کنیم؛ به ما یاد داد که مثل منافقین از خدا بی خبر نباشیم که دین را به پول بفروشیم. طلاب گرانقدر و هم بحثم! هیچ وقت خدا را از یاد نبرید و هیچ وقت كاری برای غیر خدا انجام ندهید كه كارتان عبث و بیهوده خواهد بود و به مادیات فكر نكنید كه به هیچ كس وفا نكرده است و همیشه دست بر دامن اهل بیت –علیهم السلام- شوید و حاجات خود را از آنها بخواهید و مطمئن باشید كه كمكتان خواهند كرد. و مراقب اعمالتان باشید و كارینكنید كه مردم به دامن اسلام بزنند. ای اهل عالم! به خود آیید و فكر كنید كه از كجا آمدهاید، به كجا میروید؟ چه كسی شما را آفریده و هدف ازآفرینش او چه بود؟ ای امت حزب ا…! هر روز شهیدی را بر روی دستتان تشییع میكنید. آیا هنوز یك بار به خود آمدهاید كه روزی شما را بر پارچة سفیدی به عنوان كفن كه معلوم نیست از مال حلال است یا حرام، پیچیده بر دستها تشییع خواهید شد؟ شما نیز روزی به درون قبر خواهید رفت. فكر كنید كه چه دارید؟ چه چیز همراه خود میبرید؟ دنیا كشتزار آخرت است؛ هر چه كاشتیم، برداشت خواهیم كرد. مثلا در دنیا اگر برنج کاشتید، برنج برداشت خواهید کرد، نمی شود با کاشتن گندم، برنج برداشت شود. یعنی با انجام کار زشت نمی شود در قیامت جزای خوب به شما بدهند. امت حزب الله! به یاد آورید تاریخ گذشته را که با پیامبران خدا چه کردند؟ قوم نوح و قوم لوط و هود را به یاد آورید که با پیامبرانشان چگونه رفتار نمودند و خداوند نیز چگونه با آنها رفتار نمود. به تاریخ پیامبر آخر الزمان بنگرید که چه با او کردند؟! جنگ احزاب به راه انداختند؛ سنگ به پیشانی شان زدند. چرا؟! چون او حق را می فرمود و شنیدن آن سخنان برای کفار زیان آور بود. به مردم کوفه نظر کنید که چه کار با علی –علیه السلام- کردند علی – علیه السلام- را بیش از 25 سال خانه نشین کردند؛ سیلی به صورت فاطمه – سلام الله علیها- زدند و به یاد آورید که با حسین –علیه السلام- چه کردند؟! اول بیعت کردند، بعد مسلم (فرستاده امام) را به شهادت رسانیدند که برای همیشه تا روز قیامت در چشم آزاد مردان منفور و سمبل بی غیرتی، عهد شکن و دین فروشی و اسلام کشی شدند و شما نیز نکند خدای نا کرده با فرستاده امام (مسلم دوران) این گونه رفتار کنید. ای امت حزب الله! مثل خوارج نهروان نباشید که اول دو شادوش علی –علیه السلام- جنگ با کفار نمودند، ولی با قرآن سر نیزه کردن فریب خورده و با علی –علیه السلام- جنگیدند و حال نیز همان تاریخ تکرار شد. سران عرب در عراق جمع شده اند و امام را خارجی و جنگ طلب معرفی نموده اند و صدام از خدا بی خبر را صلح طلب معرفی نمودند. نکند که شما مثل خوارج نهروان عمل کنید و امام را تنها بگذارید. خدایا! توفیقم ده که اگر پوست های بدنم را از گوشتهای بدنم و گوشتهای بدنم را از استخوان های بدنم جدا کنند و استخوان هایم را غذای سگان گردانند.، راضی شوم اما لحظه ای به خود اجازه تسلیم در مقابل این خفاشان شب پرست را ندهم. سخنم درباره بسیج مظلوم در پشت جبهه و شهید در جبهه و شیر دل روز و پارسای شب که امام فرمودند: «بسیج از همه خدایی تر است». امت حزب ا…! همیشه سعی كنید حامی بسیج باشید. اما تو ای برادر بسیجی! هیچ وقت در كارهایت خدا رافراموش نكن و هیچ وقت سرد نشو كه كار برای خدا، دلسردی ندارد. جلسات دعای كمیل و توسل را فراموش نكنید و نماز جمعه كه میعادگاه عاشقان الله است را، هر چه با شكوهتر انجام دهید. پدرم! اگر بدین گمانی قدرت و توانایی جنگیدن با کفار را ندارم، بلکه می توانم با اهداء خون، دریای خون بسازم تا صدام و صدامیان در آن غرق شدند. خانوادهام! نكند خدای ناكرده بعد از شهادتم، از امام و انقلاب كم میل شوید و از دست دادن فرزند خود را به گردن انقلاب بیندازید، هر چند كه مطمئنم نخواهید گذاشت؛ چون من، خود این راه را انتخاب كردهام. من راهی را انتخابكردم كه از اول نیز نتیجهاش را میدانستم كه باید یا دین بفروشم و یا جان ناقابل را هدیه كنم. خواهرانم! میدانم كه شهادت برادر برای خواهر، گران تمام میشود؛ ولی باید انگیزة زینب-سلام الله علیها- را پیش روی خود بگیرید و مثل كوه محكم و استوار، در مقابل دشمنان بایستید و صبر و تحمل داشته باشید و در گریه هایتان مراقبباشید و مرتكب كفر نشوید و از خدا انتقاد نكنید و همیشه به این فكر باشید كه با رفتن من، كوله بار مسؤولیتهای سنگینتر بر دوش شما میافتد و حمل آن مشكل است. به فكر حمل كوله بار خود باشید كه خیانت به خون ما نشود؛ وظیفهای كه دارید این است كه در میان زنها الگو باشید و ابلاغ كنندة پیاممان. اگر دست یا پا در بدن نداشتم و یا گلویم را سوراخ كردند و یا بدنم را قطعه قطعه كردند، بدانید كه حسین-علیه السلام- (سالار شهیدان) سر در بدن نداشت. دستهای عباس، یار وفا دار سیدالشهداء- علیهما السلام- را قطع كردند و بدن علی اكبر-علیه السلام- را قطعهقطعه نمودند و علی اصغر-علیه السلام- را با سوراخ كردن گلویش به شهادت رساندند. به یاد آنها باشید و به یاد مظلومیت آنها گریهكنید. حجاب كه از اعم مسائل اسلام است را، رعایت كنید و با حفظ كردن حجاب خود میتوانید مشت محكمی بر دهان آن خواهرانی كه آبروی خواهر بودن را بردند، بزنید و همدرد با زینب-سلام الله علیها- شوید كه هنوز که هنوز است، دور حرم او حرمت او را رعایت نمیكنند. مادرانم! میخواستم به مادرم وصیت كنم. اما من مادر ندارم، ولی شما را به عنوان مادر خود دانسته و سخنانی با شمادارم. مادرانم! مانع رفتن فرزندانتان به جبههها نشوید. بگذارید این ها بروند و حسین-علیه السلام- را یاری كنند. كه هنوز صدای «هلمن ناصرش» بلند است. من آن قدر برای رضای خدا به جبهه میروم كه خداوند عاشقم شود و مرا با سعادت، از این دنیا ببرد و با بهترین بندگانش محشورم نماید. اما چند كلمه با آنها كه هنوز هیچ گونه خدمتی به انقلاب نكردهاند و هنوز نسبت به این انقلاب بی تفاوت هستند، بگویم: پدرانم و برادرانم! از این تعجب میكنم كه شما در ماه محرم و مراسم عزاداری سیدالشهداء-علیه السلام- دستها را به سینه میزنید و میگویید: حسین جان! ای كاش در كربلا بودیم و تو را یاری میكردیم، اما در عمل، غافل هستید. آیا میدانید حسین-علیه السلام- چرا قیام كرد؟ و چرا او را به شهادت رساندند؟ مگر غیر از این بود كه میخواست حر و آزاد زندگی كند وتن به ذلت ندهد و با یزید بیعت نكند؟ آیا تا به حال فكر كردهاید كه عزیزانمان برای چه كشته میشوند؟ آیا برای همان هدفهایی كه حسین-علیه السلام- داشت، قیامنكردند و برای یاری كردن به حسین-علیه السلام- كشته نمیشوند؟ آیا میدانید كه در هنگام جان دادن، چه میگویند؟ صدای «یاحسین-علیه السلام- ادركنی»، پیام آخرشان و «امام را تنها نگذارید»، پیام همیشگی شان است. از غفلت به در آیید و ادامه دهندة راه شهدا باشید. و پیام آخر به فامیلهایم: عزیزان من! این قدر پی دنیا نروید كه مَثَل دنیا، مثل مار است كه در ظاهر بدن او نرم، و در باطنش زهر كشنده دارد. دنیا ظاهری دوست داشتنی، ولی هر چه به او نزدیكتر شوید، شما را از خدایتان دورتر میكند. والسلام علیكم ورحمة الله و بركاته تاریخ تكمیل 19/9/1366 خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی-عجل الله تعالی فرجه- خمینی را نگهدار ـ آمین یا رب العالمین.
نوشته شده در ساعت : 10:02 ب.ظنظرات (1)
لینک ثابت
درباره ما
سلام
من قصد دارم با یاری خداوند تبارک و تعالی آسمانی ترین وصیت های شهدا را تقدیم همه شما کنم.
:: مدیر وب سایت : شهید طیبی
لینک دوستان
قالب وبلاگ
دانلود فیلم
قالب میهن بلاگ
ابزار فوتوشاپ
مشاهده لیست کامل پیوندها
نویسندگان
شهید طیبی
آرشیو مطالب
شهریور 1392
بهمن 1391
تمام حقوق این وب سایت و مطالب آن متعلق به شهدا می باشد .
كد نویسی و گرافیك قالب توسط : تم دیزاینر
آخرین نظرات